احاطهکننده؛ فراگیرنده.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ نَ ] (ع اِ) پناهگاه : چونکه کردی دم او را آن طرف گر رود واپس رود تا مکتنف. مولوی (مثنوی چ رمضانی ص ۳۶۹).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.