(ع ص) وصیت کننده و آنکه وصیت میکند. (از ناظم الاطباء). وصیت گذار. وصیت کننده. آنکه وصیت کرده. (یادداشت مؤلف). وصیت کننده. و شرط است در آن کمال، عقل، رفع حجر و بلوغ. وصیت مجنون و سکران و ...
لغتنامه دهخدا
آنچه مورد وصیت قرار گرفته؛ مالی که بهموجب وصیت باید به مصرفی برسد.
فرهنگ فارسی عمید
[ یَ ] (ع ص) مؤنث موصی. زنی که وصیت می کند. (ناظم الاطباء).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.