۱. سهمگینی؛ بزرگی و شکوه؛ شوکت. ۲. [قدیمی] ترساندن.
فرهنگ فارسی عمید
[ مَ بَ ] (ع اِمص، اِ) مهابة. ترس و پرهیز. (از منتهی الارب). بیم و ترس. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج). ترس. (دهار). مخافت. (مجمل اللغة): شیر مبارزی که سرشته ست روزگار اندر دل مبار ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.