معروف میان مردم؛ نامی؛ نامدار؛ بنام.
فرهنگ فارسی عمید
[ حَ ثِ مَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن. (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة).
لغتنامه دهخدا
[ عَ لَلْ مَ ] (ع ق مرکب) بنابر مشهور. چنانکه مشهور است. چنانکه معروف است. آنچنانکه شهره است. چنانکه اشتهار دارد.
[ غَ لَ طِ مَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) غلط عام. غلط مصطلح. رجوع به غلط عام شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.