شرکت مستقیم در یک کار یا کنش گفتاری [زبانشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ مُ رَ / رِ کَ ]۴ (از ع، اِمص) مأخوذ از عربی شراکت و انبازی و حصهداری و بهرهبرداری. (ناظم الاطباء). شرکت: و در اين تن سه قوه است يکی خرد و سخن و جايگاهش سر به مشارکت ...
لغتنامه دهخدا
نوعی مدیریت جنگل با مشارکت افراد و گروههای ذینفع در مراحل برنامهریزی و اجرا [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
نمایشی که تماشاگران در جریان اجرای آن، با اعمالی مانند گفتوگو با بازیگران و شرکت در حوادث نمایش، در آن دخالت و مشارکت میکنند [هنرهای نمایشی] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.