خوان نهادن

معنی

[ خوا / خا نِ / نَ دَ ] (مص مرکب) سفره انداختن. کنایه از مهمانی و بار عام دادن. (یادداشت بخط مؤلف): نه هرکه نان دهد حاتم طی است و نه هرکه خوان نهد صاحب ری. (مقامات حمیدی). اندرآ و دیگران را هم بخوان کاندر آتش شاه بنهاده ست خوان.مولوی. سگ آخر که باشد که خوانش نهند بفرمای تا استخوانش دهند. سعدی (بوستان). - امثال: او خوان نهاد و دیگری دعوت خورد، نظیر: او مظلمه برد و دیگری زر.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.