فراگیرنده؛ شامل.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ عِ ] (ع ص) همگی چیزی گیرنده. || از بیخ کننده بینی را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به استیعاب شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.