کسی که از او استعانت میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
[ اِ دِ مُ تَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران، در ۱۵۰۰۰ گزی شوسهٔ قم، حدود کهریزک. جلگه، معتدل. سکنه ۱۷۵ تن. زبان فارسی. آب آن از قنات. محصول آن غلات، صیفی، چغندرقند. شغل ا ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.