خدابنده‌لو

معنی

[ خُ بَ دَ / دِ ] (اِخ) نام شعبه ای است از ایل شاهسون. (یادداشت بخط مؤلف). در جغرافیای سیاسی کیهان ص ۳۷۶: یورت این ایل به اطراف خمسه آمده است که بجوار آن ایلهای مقدم و بیات نیز زندگی می کنند و در مجمل التواریخ گلستانه چ مدرس رضوی ص ۱۵۴ آمده است: چون سردار عظیم الشأن (کریم خان زند) از آن بلده (کردستان) و مکان عطف عنان بجانب همدان نموده کوچ بر کوچ داخل محال فراهان و از آنجا بمحال پیری و کمازان؛ محل سکنای خود و فرقهٔ زندیه رسیده، بسبب جمع آوری لشکر قلمرو و بندوبست محالات دور و نزدیک دو ماه در آنجا مقام نموده. جمعی دیگر از خوانین ایل قراگوزلو و خدابنده لو و بیات و سایر ایلات بخدمت سردار آمده با او متفق و اوامر و نواهی او را مطیع گردیدند. این ایل چنانکه دیدیم در کمک به کریمخان از بذل جان در موارد عدیده کوتاهی نکرده و باز چون کریم خان ببروجرد آمد: ایلات دور و نزدیک از آمدن او مطلع گردیده فرقهٔ سله و جماعت دلفان و خزل و قوم قراگوزلو و خدابنده لو و سایر ایلات با دواب و مواشی و زنانه خود را بخدمت کریم خان و سرداران رسانیدند. (مجمل التواریخ گلستانه ص ۲۳۸).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.