گذرگاه، سوراخ، برونگاه، بخشیاب
فرهنگ واژههای سره
[ مُ رِ ] (ع ص) بیرون برآورنده. (غیاث). بیرون آورنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بیرون کننده. (ناظم الاطباء). - مخرج الضمیر؛ کسی که از ضمیر و درون مردم اطلاع می دهد، و م ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.