پنهان؛ نهان؛ پوشیده.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ ] (ع ص) نهان و پوشیده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نهان و پوشیده و پنهان شده. (ناظم الاطباء): نور حس با این غلیظی مختفی است چون خفی نبود ضیائی کان صفی است. مولوی. ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.