خار نهادن
معنی
[ نِ / نَ دَ ] (مص مرکب) جفا
کردن. (آنندراج) (برهان قاطع) (انجمن آرای
ناصری):
عارض او در نکوئی خار بر گل می نهد
قامت او در شمائل تاب عرعر می دهد.
مجیرالدین بیلقانی (از آنندراج).
|| نافرمانی کردن. (برهان قاطع) (انجمن
آرای ناصری).