همنشینی، همدمی
فرهنگ واژههای سره
۱. همنشینی کردن؛ با کسی نشستن. ۲. همنشینی.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ لَ / لِ سَ ] (ع اِمص) همنشینی. (غیاث). همنشینی و معاشرت. (ناظم الاطباء). نشست و برخاست. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ایشان الفی تازه گ ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.