چیره
معنی
[ رَ / رِ ] (هندی، اِ) دستاری که بر سر
پیچند. (برهان). به معنی دستار هندی است
ولی متأخرین به معنی بستن و پیچیدن بکار
برده اند. (از آنندراج). در هندی دستار است.
(از فرهنگ نظام). در اردو جیره (نواری که
دور دستار بندند). (حواشی برهان چ
معین):
ز عکس ماه و موج آب در شبها بجوش آیم
که پندارم بت من چیرهٔ زر تار می پیچد.
سلیم (از آنندراج).
آسمان بر سر از مه و خورشید
چیرهٔ زر دگر نمی بندد.
کلیم (از فرهنگ نظام).
سپهر بر سر خود چیره ز آفتاب نبست
که تا کمر بدر مالک الرقاب نبست.
درویش واله (از فرهنگ نظام).