معنی

[ چَ / چِ رِ / رَ ] (اِمص) بهم فشردگی دندانها. (ناظم الاطباء). دندان قروچه. رجوع به چرست کردن شود. || ضعف و ناتوانی. (ناظم الاطباء).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.