معنی

[ زَ نَ ] (ص مرکب) کسی که گودی در زنخ دارد. آنکه چاله ای در زنخ وی باشد: به گرد عارض آن ماه روی چاه زنخ سپاه زنگ درآمد بسان مور و ملخ.سوزنی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.