چارچار کردن

معنی

[ کَ دَ ] (مص مرکب) برابری و مقابله کردن : تا بر کسی گرفته نباشد خدای خشم پیش تو ناید و نکند با تو چارچار. منوچهری. || ملاقات کردن. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.