۱. گروهی از مردم دارای نژاد، سنت، دین، و فرهنگ مشترک. ۲. گروهی از فرزندان یک پدر.
فرهنگ فارسی عمید
اسم: قبیله (پسر) (عربی) معنی: توانایی، توان، سلطه و نفوذ
فرهنگ واژگان اسمها
[ اَ قَ لَ ] (اِخ) شیخِ سیدمحمد مرتضی صاحب تاج العروس این کلمه را بجای ابوفید بتصحیف خوانده است و صاحب تاج العروس گوید: و آن خطا باشد. رجوع به مادهٔ «ارج» در تاج العروس و رجوع به ابوفید ...
لغتنامه دهخدا
[ پُ قَ لَ / لِ ] (ص مرکب) که خویش و تبار بسیار دارد.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.