[ ] (اِخ) موضعی است و در آن موضع لشکر بنوعمرو، با لشکر بنوسعد دچار شد و غالب آمد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج).
لغتنامه دهخدا
(تَ سُ) [ ع. ]۱- (مص ل.) به طرف چپ مایل شدن. مق تیامن.۲- (اِ.) سمت چپ.
فرهنگ فارسی معین
[ اِ ] (ع مص) درویش شدن. || اندوهگین گشتن.
[ اِ تِ تْ ] (ع مص) به تکّه مانا گردیدن بز ماده. (منتهی الارب): استتیست العنز؛ یضرب للذلیل یتعزز. || تکه خواه شدن ماده بز. (منتهی الارب).
[ اِ ] (ع مص) بازداشتن کسی را از حاجتش. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بازداشتن چنانکه از حاجت. (یادداشت مؤلف).
[ مَ تْ تیا ] (اِخ) متی: ثم القوا قرعتهم فوقعت القرعة علی متیاس. (ترجمهٔ عربی کتاب مقدس، اعمال رسولان فصل اول آیهٔ ۲۶). و رجوع به متی (یکی از شاگردان مسیح) شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.