تنشیف
معنی
[ تَ ] (ع مص) به خرقه و مانند آن
گرفتن آب را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به
تنشف شود. || بانشافه شدن شتر.
(آنندراج) (منتهی الارب). گاه پرشیر و گاه
بدون شیر شدن پستان ناقه، و این حالت
نزدیک نتاج دادن حیوان حادث شود. (از
اقرب الموارد). || باکفک شدن شیر شتر.
(تاج المصادر بیهقی) (از ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد).