معنی

[ تَ گَ ] (ص مرکب) تعیین کنندهٔ سرنوشت. مُقَدِّر: تقدیرگر شدند چو تقدیر یافتند زانسو مقدرند و زینسو مقدرند.ناصرخسرو. رجوع به تقدیر و دیگر ترکیبهای آن شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.