[ غَ لْ / غِ لْ نِ نَ / نِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) قسمی حقه که بهندی سطک خوانند. (آنندراج). غلیانی که بجای نی کوتاه چوبی، نی پیچ داشته باشد. رجوع به غلیان شود.
لغتنامه دهخدا
[ حَ رَ تِ غَ لَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) حرارت لازم برای به غلیان آوردن و جوشانیدن یک جسم. (روش تهیهٔ مواد آلی ص ۱۱).
[ دَ غَ لْ ] (اِخ) دهی از دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنهٔ آن ۷۰۱ تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. این ده در دو محل نزدیک هم به نام دغلیان بالا و پائین قرار دارد و سکنهٔ دغل ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.