معنی

[ تَ غَ یْ یُ ] (ع مص) خشم گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). بخشم شدن. (صراح اللغة) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخت گرم گردیدن نیمروز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || (اِ) قوله تعالی ذکره: تغیظاً و زفیراً . تغیظ صوتی که از بسیاری خشم برآید و زفیر صوتی که از صدر برآید. || شدت گرمی و غلیان. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.