تافته‌دل

معنی

[ تَ / تِ دِ ] (ص مرکب) آزرده دل. غمگین. نگران. برافروخته بسبب قهر و غضب : دوش باری چه سخن گفتم با تو صنما که چنان تنگدل و تافته دل گشتی از آن. فرخی. بشد تافته دل یل رزمجوی سوی ره زنان رزم را داد روی.اسدی. رجوع به تافته شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.