[ سِ دَ ] (مص) ستودن بمعنی وصف کردن و بیان محاسن کردن. (آنندراج): چو دید آن چنان پهلوان پرخرد ستائید او را چنان چون سزد.فردوسی. گَهْمان بفزائید و گهی مان بستائید بر خویشتن از خویش همی کار ...
لغتنامه دهخدا
[ سِ دَ ] (ص لیاقت) که قابل و لایق ستایش نیست. که نتوان آن را ستائید. نستودنی. ناستودنی.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.