تأبل
معنی
[ تَ ءَبْ بُ ] (ع مص) تأبل ابل؛ گرفتن
و برگزیدن شتران. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد) (ناظم الاطباء). || تأبل ابل و جز
آن؛ بی نیاز شدن شتران و غیر آن از آب بسبب
خوردن گیاه تر. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). || تأبل مرد از زن؛ بازایستادن
مرد از جماع زن خود. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء).