پیش اوفتادن

معنی

[ دَ ] (مص مرکب) رجوع به پیش افتادن شود: هر ساعت از مژگان خود خون دلم پیش اوفتد این راز مانده بخت بد، اینست پیش افتاد من. امیرخسرو.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.