معنی

[ هِ ] (اِمص) پیرایش. پیراستن و زینت دادن. (برهان): به پیراهش نامهٔ خسروی کهن سرو را بازدادم نوی.نظامی. || مطلق دباغت کردن پوست.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.