پیر دوموی

معنی

[ رِ دُ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) که موی سر وی سپید و سیاه بود. || کنایه از دنیا باشد به اعتبار شب و روز. (برهان). استعاره است برای دنیا که به اعتبار شب و روز تشبیه به پیری شده است که موهای سفید وسیاه دارد. (فرهنگ نظام). زمانه که ابلق نیز گویند بواسطهٔ روز و شب : پیر دومویی که شب و روز تست روز جوانی ادب آموز تست.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.