۱. چنگال. ۲. پنجۀ درندگان. ۳. پنجۀ گربه.
فرهنگ فارسی عمید
[ پَ زَ دَ ] (مص مرکب) در تداول زنان و کودکان، با ناخن های دست خراشیدن یا ریش کردن روی یا تن کسی را. با نوک ناخن ها خستن خواستن: گربه پنجول زد.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.