پشت برگاشتن

معنی

[ پُ بَ تَ ] (مص مرکب) روی گردانیدن. پشت کردن. || گریختن. فرار. بهزیمت رفتن : بزرگان چنین پشت برگاشتند بشب دشت پیکار بگذاشتند.فردوسی. در آن خستگی پشت برگاشتند در و دشت پیکار بگذاشتند.فردوسی. چو گویند کز جنگ برگاشت پشت از آن به که گویند دشمنش کشت.اسدی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.