معنی

[ پِ سِ ] (اِخ) پسر ژوپیتر رب النوع بزرگ یونانیان از مادری دانائه نام، نبسهٔ پادشاه آرگس. او با راهنمائی می نرو و مرکور ربةالنوع و رب النوع یونانی، کارهای شگفت کرد و وقتی که از مملکت کِفه یا سِفه پادشاه آسور می گذشت دختر او آندرومِد را از مرگ رهائی داد و او را با رضای پدر به زنی گرفت. از این نکاح پرسس بوجود آمد. او را یونانیهای قدیم منشأ نژاد پارسیان می دانند ظاهراً این افسانه از آسیا به جزیرهٔ اقریطش و از آنجا به یونان رفته باشد و برخی بنابراین تصور، افسانهٔ مذکور را از پارسیان قدیم دانند. رجوع به ایران باستان ص ۲۴۵ و ۱۲۹۷ و رجوع به پرس و پرسس شود. بنابر اساطیر یونانی وی پادشاه تیرنت شد و شهر می سِه نِس را بنیاد نهاد. از وی مجسمه ای در موزهٔ واتیکان هست و نیز رجوع به ایران باستان صص ۱۳۵۳ و ۲۱۶۳ و ۲۱۶۸ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.