صرفهجوینده؛ کسی که در خرج کردن پول یا مصرف کردن چیزی اندازه نگاه دارد؛ مقتصد.
فرهنگ فارسی عمید
اندازه نگه داشتن در خرج؛ دقت و توجه به اینکه چیزی زیادتر از حد لزوم صرف و خرج نشود؛ صرفهکاری.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.