(بَ) [ ع. بلوی ] (اِ.)۱- شورش، آشوب.۲- سرکشی.
فرهنگ فارسی معین
هنگامه، غوغا، شورش، آشوب
فرهنگ واژههای سره
[ بِ لْ ] (اِ) سر تیر پوشش خانه که از دیوار بیرون آمده باشد. (ناظم الاطباء).
لغتنامه دهخدا
[ ] (اِ) شقراق است. (فهرست مخزن الادویه). بلواسه. رجوع به شقراق شود.
اسم: بلواژ (دختر) (کردی) معنی: آبگینه ( نگارش کردی
فرهنگ واژگان اسمها
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.