[ بُ ] (اِخ) بشتاسب. گشتاسب. رجوع به گشتاسب و مزدیسنا و ادب پارسی و قفطی ص ۱۸ س ۱۳ شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.