[ بِ / بُ / بَ سُ ] (ع ص، اِ) ناقه ای که
بچهٔ وی را با وی گذارند و باز ندارند، ج،
ابساط و بُسُط و بِساط و بضم شاذ است.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).
|| یده بسط و بسط مطلق دست او گشاده
است و از آنست: یدا اللََّه بسطان؛ یعنی دو
دست وی منبسط است. (اقرب الموارد)
(ناظم الاطباء). دست گشاده. دست گشوده.
فراخ دست: یده بسط؛ دست او گشاده است.
(منتهی الارب). || ج، بساط. (ترجمان
تهذیب عادل بن علی ص ۲۶). جِ بسیط.
رجوع به دو کلمهٔ مذکور شود.