معنی

[ بَ خوا / خا ] (حامص مرکب) حسد. (مهذب الاسماء) (دهار). حسادت. حسیدت. (یادداشت مؤلف). بداندیشی : نبینم ببدخواهی اندر کسی که من نیز بدخواه دارم بسی.نظامی. || دشمنی. کینه ورزی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.