باد در سر افکندن
معنی
[ دَرْ سَ اَ کَ دَ ]
(مص مرکب) کنایه از مغرور و متکبر بودن.
(آنندراج) (مجموعهٔ مترادفات ص ۲۵۶).
رجوع به باد در زیر دامن داشتن، باد در کلاه
بودن، باد در کلاه داشتن، باد در کلاه افکندن،
باد در سر بودن، باد در سر داشتن، باد در سر
کردن، باد در سر شدن، باد سنجیدن و باد شود.
|| خیال فاسد و اندیشهٔ تباه کردن.
(آنندراج). رجوع به باد در سر کردن، باد در
سر داشتن، باد در سر بودن، باد در کلاه
افکندن، باد در کلاه بودن، باد در کلاه داشتن،
باد در زیر دامن داشتن، باد سنجیدن، باد در
سر شدن و باد
شود.