[ اَ مَ ] (از ع، اِ) انام. مردمان. مردم. (از فرهنگ فارسی معین): نصر است باب میر که فخر انامه بود بخشیدنش همه زر، با سیم و جامه بود. منوچهری.
لغتنامه دهخدا
فردی که بر پایۀ فرانامه برنامهریزی میکند [آیندهپژوهی]
واژههای مصوب فرهنگستان
برنامهریزی براساس تدوین نماهای باورپذیری از آیندههای ممکن باتوجهبه تأثیرات محیطی بنیادین و پیشرانهای متغیری از عدم قطعیت [آیندهپژوهی] ...
شناسایی و تحلیل وضعیتهای مختلف یک پدیده یا موضوع برای دستیابی به برنامههای استوار و راهبردی [آیندهپژوهی]
یکی از فرایندهای برنامهریزی فرانامهای که ابزاری است برای سیاستگذاران تا بهکمک آن برای مدیریت عدم قطعیتها و تدوین سیاستهای بلندمدت، تعداد زیادی فرانا ...
پیامهای مکتوبی که بین کاربران بر روی شبکههای رایانهای ردوبدل میشود [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات]
فردی که به فرانامهنویسی و خلق چشماندازها یا تصاویری از آیندههای ممکن میپردازد [آیندهپژوهی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.