۱. [جمعِ کَفَل] (زیستشناسی) = کَفَل ۲. [جمعِ کِفل] = کِفل
فرهنگ فارسی عمید
[ اِ ] (ع مص) پذیرفتار گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پذیرفتار گردانیدن. (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص ۱۸). ضامن شدن کسی را. (از اقرب الموارد). پذیرفتاری ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.