اسماعیل‌پاشا

معنی

[ اِ ] (اِخ) چرکس. یکی از مشیران دورهٔ سلطان عبدالمجیدخان عثمانی. وی به جسارت و شجاعت شهرت یافته اصلاً بردهٔ طوپال عزت محمدپاشا بوده و ستم و جور بسیار از وی دیده و چون کارد به استخوان وی رسید فرار کرد و به اجاق خمپاره چی ملتجی گردید و کسب علوم آغاز کرد و سپس بقطع مراتب پرداخت. در محاربهٔ نزیب، یوزباشی و بار دوم مین باشی گردید و سپس با رتبهٔ فریقی (رتبهٔ دوم از درجات اعلای نظامی) در ریاست ارکان حرب اردوی چهارم به خدمت مشغول شد، آن گاه قائم مقام والیگری موصل گردید و بعد سمت ریاست ارکان حرب اردوی سوم یافت و در محاربهٔ قره طاغ محافظ بغاز اوستروغ بود و ابراز دلاوری و حسن خدمات کرد، در جنگ روسیه فرمانده لشکر ودین شد و قلفات را تسخیر کرد و در محاربهٔ چناته جسارت و دلاوری بسیار از وی بظهور رسید و چند زخم برداشت. بعداً برتبهٔ مشیری و فرماندهی سلستره و آنگاه در موقع ظهور وقعهٔ قره طاغ به فرماندهی بوسنه و هرسک نائل گشت و در خلال همین احوال بمرض فالج گرفتار شد و ویرا به استانبول آوردند ولی از این بیماری رهایی نیافت و در ۱۲۷۷ هـ . ق. او و سلطان عبدالمجیدخان هر دو در یک روز دنیای فانی را وداع کردند. (قاموس الاعلام ترکی).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.