معنی

[ اَ دَ ] (اِخ) دهی از نواحی یزد. (برهان) (جهانگیری). مؤلف مرآت البلدان گوید: اردکان قصبهٔ معتبری است از توابع یزد در دو منزلی آن براه اصفهان، آب و هوای آن خوب و مردمش عاری از صنعت نیستند بعضی آلات و ادوات از آهن میسازند که قابل توصیف است. قراء و مزارع بسیار دارد و سکنهٔ بعضی دهکده های آن مجوسی مذهب اند. در قصبهٔ اردکان اقسام حلوا خاصه حلوای ارده را نهایت خوب سازند -انتهی. اردکان از بلوکات یزد در کنار جادهٔ یزد و نائین میان ارجنان و یزد و در ۶۱۶۱۰۰ گزی طهران واقع و دارای پستخانه و تلگرافخانه است حد شمالی آن میبد و حد شرقی رباطات و حد جنوبی میبد و حد غربی عقدا و مرکز آن اردکان و عدهٔ قرای آن پنج و مساحت وی ۱۸ فرسنگ و جمعیت آن ۱۰۴۳۰ تن است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص ۴۳۸).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.