اجسام مختلفةالطبایع

معنی

[ اَ مِ مُ تَ لِ فَ تُطْ طَ یِ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: عبارت است از عناصر و آنچه از موالید ثلاثه از عناصر ترکیب مییابند و اجسام بسیطهٔ مستقیمةالحرکتی که مواضع طبیعیهٔ آن اندرون جوف فلک قمر است. و به اعتبار اینکه اجسام مزبوره اجزاء مرکبات میباشند آنها را ارکان مینامند، که از آن روی رکن هرچیز جزء آن محسوب گردد. و نیز به اعتبار آنکه اجسام مزبوره اصول مرکبات است آنها را اسطقسات و عناصر خوانند. زیرا اسطقس در زبان یونانی اصل هرچیز را گویند، و همچنین است عنصر در زبان تازی. جز آنکه اطلاق اسطقسات بر آنها به اعتبار آن است که تألیف مرکبات از آنها میباشد. و اطلاق عناصر به اعتبار آن است که مرکبات بسوی آنها انحلال مییابد. پس در اطلاق لفظ اسطقس معنی کون و در اطلاق لفظ عنصر معنی فساد در نظر گرفته شده است، چنانکه از تعریفات سید جرجانی چنین مستفاد می گردد.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.