اترار
معنی
[ اَ ] (از ع، اِ) (مصحف اثرار) زرشک.
زرَک. (بحر الجواهر). زارَخ. انبرباریس .
زنبر. زَنبل. و صاحب برهان گوید آنرا با ثاء
مثلثه و زاء معجمه نیز گفته اند. و به اشرار با
شین و راء مهمله نیز همین معنی را داده است.
و در نسخ ابن بیطار بقول لکلرک، اثرار و
اثوار دیده شده است هر دو با ثاء مثلثه و راء
مهمله.