[ اَبو وَ هَ ] (اِخ) حارث بن عصر یا غصن الثقفی. محدث است.
لغتنامه دهخدا
[ اَبو وَ هَ ] (اِخ) عبیداللََّه بن العبید الکلاعی صاحب مکحول. محدث است.
[ اَبو وَ هَ ] (اِخ) عمروبن عبدالرحمن العنسی. محدث است و از او ابوالیمان حکم بن نافع الحمصی الکلاعی روایت کند.
[ اَبو وَ هَ ] (اِخ) ولیدبن عیسی القرشی. محدث است.
[ اَ ؟ ] (اِخ) رزیق. محدث است. و معن بن عیسی از او روایت کند.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.