[ اَ هِ ] (اِخ) الدیحوری. یکی از رؤسای مانویه در خلافت ابی جعفر منصور و او مقالصه را ببازگشت بطریقهٔ اصلیهٔ مانویه داشت.
لغتنامه دهخدا
[ اَ هِ ] (اِخ) لقیطبن بکر المحاربی الکوفی. رجوع به لقیط محاربی شود.
[ اَ هِ ] (اِخ) اللیثی. محدث است و از او مولی غفرة روایت کند.
[ اَ هِ ] (اِخ) یحیی بن حبان الطائی. محدث است.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.