ابومنصور

معنی

[ اَ مَ ] (اِخ) اصم. ارسلان خان برادر و وارث طغان خان از آل افراسیاب. رجوع به ترجمهٔ تاریخ یمینی چ طهران ص ۳۹۵ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.