ابومزاحم
معنی
[ اَ مُ حِ ] (اِخ) شیرازی. یکی از
بزرگان شیوخ تصوف مائهٔ سوم، معاصر
هارون و مأمون و معتصم و واثق و متوکل
خلفای عباسی است. او را با جنید و شبلی
بعلت اختلاف مشارب مناظرات و
منافراتیست. ابوعبداللََّه خفیف در کتاب
خویش گوید: ابومزاحم از کبار مشایخ عرفان
بود و بیانی بلیغ داشت چنانکه هرگاه زبان
بسخن گشودی مشایخ حاضر همه تن گوش
شدندی. او وقتی بدیدار ابوحفص شد و
ابوحفص بکشف بورود وی اشارت کرده بود.
از کلمات ابومزاحم شیرازی است که: من اعز
فی نفسه ذلّه اللََّه فی اعین عباده. رجوع به نامهٔ
دانشوران ج ۲ ص ۲۱۰ شود.