[ اَ قَ ] (اِخ) ابن اَسلت. شاعری است از عرب.
لغتنامه دهخدا
[ اَ قَ ] (اِخ) جهنی. صحابی است. وی به فتح مکه در رکاب رسول صلوات اللََّه علیه بود و پیوسته در بادیه بسر می برد و بآخر خلافت معاویه درگذشت.
[ اَ قَ ] (اِخ) عبدالرحمن بن ثروان. محدث است.
[ اَ قَ ] (اِخ) مولی عمروبن العاص. تابعی است و از عمروبن العاص روایت کند.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.