[ اَ شُ ] (اِخ) بسطامی. صاحب کشف الظنون کتاب ادب المریض و العائد را بدو نسبت میدهد. او ظاهراً طبیب بوده و تا سال ۵۳۵ هـ . ق. حیات داشته است.
لغتنامه دهخدا
[ اَ شُ ] (اِخ) رستم بن مرزبان. رجوع به رستم... شود.
[ اَ شُ ] (اِخ) زاهربن رستم اصفهانی. رجوع به زاهر... شود.
[ اَ شُ ] (اِخ) شاوربن مجیربن نزار. وزیر مصر. مقتول به سال ۵۶۴ هـ .ق. رجوع به شاور... شود.
[ اَ شُ ] (اِخ) شرف الدوله ارسلان خان ثانی از سلاطین ایلک خانیهٔ ترکستان. رجوع به ارسلان خان ثانی... شود.
[ اَ شُ ] (اِخ) فرخزادبن مسعود غزنوی. رجوع به فرخ زاد... شود.
[ اَ شُ ] (اِخ) محمدبن علی بن شعیب بغدادی. رجوع به محمد و رجوع به ابن دهان فخرالدین ابوشجاع محمد... شود.
[ اَ شُ ] (اِخ) محمدبن ملکشاه. ملقب به غیاث الدین. رجوع به محمد... شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.